امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
ارينارين، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

امیرعلي و ارين فرشته هاي اسموني

اینم شعر برای دندونهای پسرم

  انار دونه دونه پسری دارم یه دونه قشنگ مهربونه انار دونه دونه چند وقته که بچه ام گرفتار دندونه انار دونه دونه توی دهان بچه ام یک گل زده جونه گل نگو مرواریده مثل طلا سفیده    هیچ کس از این قشنگ تر  جواهری ندیده                       ...
8 اسفند 1391

دوست دارم عشقم

پسر مهربونم خیلی وقته که ننوشتم آخه پانزدهم  که رفتم عمل دو روز خونه بودیم بعد رفتیم پیش خاله منصوره هشت روز هم پیش خاله بودیم اونقدر شیطنت میکردی وخوشحال بودی اونجا دستهاتو پشتت می گرفتی راه میرفتی تاس های تخته رو اونقدر حرفه ای پرت میکردی خلاصه کاری نبود که نکنی حسابی به خاله جون زحمت دادیم تا این که بابایی اومد دنبالمون برگشتیم خونه .الان حال منم بهتره همش کمک من میکنی دستمال میکشی  جارو می کنی جدیدا هممی گی کیو و مامان و بابا رو میکش بعدشم خودتو میندازی زمین ....بابا میگی .مامان .دایی.رفت .نیست .این چیه .این کیه ..نه ..به سارینا ..نا میگی صدای هاپو ..در میاری صدای ماشین ..قام ...صدای پیشی ..میو..صدای تفنگ ..کیو...
1 بهمن 1391