مهد کودک
سلام جون مامان دیروز با خاله زینب رفتیم مهد اسمتو بنویسم اول که میخواستم ببرمت داخل وارد نمیشدی بعد که اومدی داخل خوشت اومد از فضای اونجا دو تا آقا بودن که باید باهاشون صحبت میکردم اول که با شما صحبت کردن اصلاتوجه نمیکردی سر تو انداخته بودی زیر بهت دو تا ماشین دادن شروع کردی به بازی کردن و من و خاله زینب هم به حرفهای آقا گوش می کردیم که شرایط مهد رو میگفت ...من دوست دارم در هفته سه روز یک ساعت بری فقط با بچه ها آشنا بشی حالا موندم چه کار کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی