عقد خاله راحله سنگ تموم گذاشتی مامایی جونم
- چهارشنبه با بابا رفتیم آرایشگاه ... اول که وارد آرایشگاه شدیم با کلی اسباب بازی مواجه شدی بعد ماشین رو که به عنوان صندلی از اون استفاده می کردن دیدی عمو شما رو داخل ماشین گذاشت کلی ذوق کردی و بعد سی دی خاله ستاره.. مامایی حسابی رقصیدی عمو به من میگفت چه پسر اجتماعی داری حسابی خوشش اومده بود چون گریه نکردی بد اومدیم خونه مامانی ....ساعت 4 بودکه مامان منصوره اومد خلاصه از خوشحالی جیغی زدی که نگو...کلی بازی کردی با مامان منصوره شب خونه مامانی موندیم آخه فردا عقد خاله راحله جون بود اونجام که رفتیم تا آهنگ گذاشتن شروع کردی به رقصیدن تا آخر مجلس میرقصیدی همه خوششون اومده بود کلی برات دست زدن خیلی با مزه بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی