گل مهربون من
مامانی جونم از دوشنبه شب اومدیم خونه مامانی ..که رسیدیم اونقدر ذوق کردی می پریدی بغل مامانی.برای خاله کلی رقصیدی دو هفته ای بود ندیده بودیشون خلاصه اونقدر آتیش سوزندی دیشب هم رفتی کفشهات اوردی بریم بیرون با مامانی رفتیم تا سر خیابون با همه بای بای میکردی و تا گربه می دیدی صداشو در می اوردی ......راستی دوربین از خونه یادم رفته بیارم از کارهات عکس بگیرم دو تا کار دیگه که میکنی ..بای بای هر اتاقی که میخوای بری اول بای بای میکنی بعد میری عروسکی که خاله منصوره اورده برات میزاری داخل کالاسکه بای بای می کنی با خودت میبریش ... کلم ای که یاد گرفتی این چیه هر چی می بینی میگی این چیه قربونت برم عاشقتم ...
نویسنده :
مامان آزاده
1:34